افغانستان


 فهرست جغرافيا
1 . جغرافيای طبيعی
2 . موقعيت جغرافيايی
3 . کشورهای همسايه 
4 . کوه ها و کوهستانها
5 . رودها و درياچه ها
6 . دشت ها
7. پايتخت و ولايات

   .................................................................................................

جغرافیایی افغانستان
3 ـ جغرافیای طبیعی افغانستان
 افغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط بر خشکی است، و جز «اردن هاشمی» تنها کشور خاورمیانه محسوب می شود که به «دریا» راه ندارد. این سرزمین درنیمکره شمالی، نیمکره شرقی و درمحدوده آسیای میانه واقع است. مساحت آن را در منابع مختف بین 620 تا 700 هزار کیلومتر مربع ذکر کرده اند، اما 225، 652 کیلومتر مربع مساحت داشته و چهلمین کشور جهان به شمار می آید. طول مرزهای افغانستان حدود 5800 کیلومتر می باشد، که شامل 2384 کیلومتر درشمال با جمهوری های تاجیکستان، ازبکستان و ترکمننستان؛ 2240 کیلومتر از مشرق و جنوب با جمهوری اسلامی پاکستان، 73 تا 93 کیلومتر مربع از سمت شمال شرقی از طریق تنگه واخان با ایالت مسلمان نشین سین کیانگ (ترکمنستان) جمهوری خلق چین و 855 تا 930 کیلومتر در مغرب با جمهوری اسلامی ایران (که 619 کیلومتر آن با استان خراسان می باشد) یشترین فاصله شرق تا غرب افغانستان 1240 کیلومتر، و شمال تا جنوب آن 855 کیلومتر است و حداقل فاصله آن با آبهای آزاد جهان 500 کیلومتر است.قسمت های وسیعی از خاک افغانستان را عمدتا در شمال و شرق کشور، کوهها وسنگلاخ ها پوشانده است کوههای هند و کش به طول 600 و عرض 100 کیلومتر از سمت شمال شرقی به طرف غرب و جنوب غربی کشیده شده و تقریباً از میانه کشور می گذرد. این کوهها بیش از نیمی از سرزمین افغانستان را فراگرفته، و برای شهرهای «کابل»، «قندهار» و«هرات» ارزش استراتژیکی مهمی ایجاد کرده است.کوههای قدر به طرف مغرب امتداد می یابند، از ارتفاع آن کاسته می شود و در نزدیکی مرزهای ایران تبدیل به کوهها و تپه های کم ارتفاع می گردند.در ادرتفاعات هند و کش همواره برف وجود دارد. حتی در تابستان ها نیز قله ها و یخچال ها پر برف است.در میان ارتفاعات هند و کش،دره های عمیق و خوش آب و هوا و حاصلخیزی وجود دارد که محیط مساعدی برای پرورش دام و تولید میوه است.افغانستان سرزمین افراط و تفریط است کوهها سر به فلک کشیده و دره ها عمیق، باران های بهاری و تابستان های خشک، زمستان های بسیار سرد و تابستان های گرم، ارتفاعات پوشیده از برف در طول سال و سرزمین های پست و خشک وسوزان.این افراط و تفریط در زندگی اجتماعی نیز وجود دارد.سرزمین افغانستان در طول تاریخ گلوگاه تهاجم به هند بوده است؛ جنگجویان بسیاری چون «اسکندر مقدونی»، «محمود غزنوی»، «تیمور گورکانی»، «نادر شاه افشار»، از پیچ و خم کوهها و دره های این کشور خود را به هندوستان رسانده اند. علاوه بر این تا قبل از کشف راههای آبی در قرون جدید و سپس توسعه راههای هوایی، خط مسیر بازرگانی شرق و غرب، از دشت شمالی آن عبور می کرد، محل عبور کاروانهای جاده ابریشم از این سرزمین بوده که عموما ازطریق قندهار به هند و از طریق بلخ به چین می رفت.پس از کشف راههای آبی و سپس توسعه راههای هوایی، افغانستان مانند سایر سرزمین های آسیای مرکزی، تبدیل به منطقه ای بن بست شد و گذر هیچ بیگانه ای به آنجا نیفتاد. همچنین ارتفاعات افغانستان سپر استراتژیکی مستحکمی بین آسیای شمالی و آسیای جنوبی است.
--------------------------------------------------------------
جغرافیایی افغانستان
1 ـ موقعیت جغرافیایی
 
مساحت
کشور افغانستان سر زمینی است کوهستانی، واقع در قلب آسیا که بین 29 و 38 درجه عرض جغرافیای و بین 29 درجه و 30 دقیقه شمالی و 60 درجه و 30 دقیقه و 75 درجه و 50 دقیقه طول شرقی نصف النهار گرینویچ واقع شده است.
این کشور در ساحه کشورهای آسیای مرکزی و خاورمیانه قرار داشته و محصور به خشکی است و به دریا راه ندارد، وسعت آن حدود 650000 کیلومتر مربع است.
 -------------------------------------------------------------
2 ـ آب و هوا 
کشور افغانستان دارای پنج منطقه آب و هوایی به شرح زیر می باشد
1. آب و هوای گرم و خشک بیابانی: این نوع آب و هوا در نواحی جنوب غربی قندهار، جنوب گرشک، تمامی ولایت نیمروز و جنوب فراه حاکم است. در این ناحیه بارندگی بسیارکم است، متوسط بارندگی سالانه آن به 70 تا 80 میلی متر می رسد. در ایام زمستان برف نمی بارد و این شرایط، آب و هوایی ریگستان هایی مانند مارگو و سیستان را به وجود آورده است.
2. آب و هوای کوهستانی: این نوع آب و هوا بخش وسیعی از مناطق مرکزی و شمال شرقی افغانستان را فراگرفته است. در ارتفاعات هندوکش، سفید کوه و ... با هوای بسیار سردی مواجه می شویم.
3. آب و هوای موسمی: منطقه پکتیا و اطراف آن دارای این نوع آب و هوا می باشند. در این ناحیه حتی در تابستان نیز باران می بارد. هوای مرطوب این ناحیه مساعد ترین منطقه برای رشد گیاهانی از نوع بلوط، ارچه، قهوه ... است.
4. آب و هوای استپی: این نوع آب و هوا بخش وسیعی از افغانستان را فراگرفته است، از جمله کابل، هرات و قندهار که اختلاف دمای شب و روز در این مناطق از 20 درجه سانتی گراد تجاوز نمی کند. بارندگی در زمستان بیشتر است. در این مناطق علفزارها و گیاهان به خوبی رشد می کنند و به همین سبب برای پرورش حیوانات بسیار مناسب است.
5. آب و هوای توندرا آلپی: مناطق مرتفعی همچون غزنین، بامیان، کوه بابا و سفید کوه از این نوع آب و هوا برخوردار می باشند. در این مناطق برف بسیار می بارد، زمستان آب و هوای بسیار سرد و طولانی دار و تابستان آن معتدل است.
-------------------------------------------------------------------------------------

مهمترین عوارض طبیعی افغانستان 
 
1. کوهها و کوهستان ها
مهم ترین ارتفاعات کشور
1- هند و کش (6298 متر) 2- پامیر کوچک، (6281 متر دروخان) 3- بدخشان(5355 متر) 4- بابا (5413 متر، بامیان) 50 سفید خرس 6- ترغان (3982 متر) 7- سفید کوه (4755 متر ، سکرم) 8- نورستان 9- شاه مقصود (2773 متر) 10- مزار (3787 متر) 11- هزار جات (4101 متر، تمران) 12- بندبیان 13- چلبدالان 14- سیاه کوه 15- بالا کوه (3872 متر) 19- دوشاخ (2110 متر) 20 یاه بند (2560 متر 21- چاغی
کوه چگائی 
کوه سليمان 
سياه کوه شرقی يا تورغر 
تور غر (سياه کوه) 
گل کوه 
سياه کوه 
فيروز کوه يا سفيد کوه 
سلسله کوه تير بند ترکستان 
کوه بابا 
سلسله کوه خواجع محمد 
هندوکش غربی 
هندوکش شرقی 
کوه پامير 
کوه واخان
-----------------------------------------------------------
جغرافیایی افغانستان
  رودها دریاچه ها
 
رودهای افغانستان (که به آن دریا می گویند)، از کوههای مرکزی و مناطق شرقی کشور سر چشمه گرفته، به سمت غرب و جنوب جریان می یابد. به دلیل ارتفاع زیاد کوهها و کاهش نسبتاً سریع ارتفاع کوهها، سرعت آب ها بسیار زیاد است و به همین جهت برای تولیدانرژی برق مناسب است.
مهمترین رودهای کشور
1- آمودریا (جیحون) از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و حدود 1126 کیلومتر از آن در قسمت مرزهای شمالی کشور با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان می باشد و قسمت هایی از آن قابل کشتیرانی است در سواحل آن رودخانه شیرخان بندر و بندر حیرتان قرار گرفته، که کالاهای صادراتی یا وارداتی افغانستان به ممالک آسیای میانه از این طریق مبادله می شود.جیحون دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروهای هیدرولیک قابل استفاده است 2- هیرمند (هلتمند): از کوههای یغمان در غرب کابل سرچشمه گرفته و 1400 کیلومتر طول دارد و در جنوب غربی افغانستان قسمت کمی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل می دهد و مهمترین منبع تامین آب دریاچه های سیستان و بلوچستان و اراضی زراعی شمالی آن است. 3- هریرود- از کوه بابا در مرکز افغانستان سرچشمه گرفته، از هرات می گذرد و در شمال غربی کشور اندکی از مرز مشترک ایران و افغانستان را تشکیل داده سرانجام در ریگزارهای ترکمنستان فرو می رود. 1230 کیلومتر طول داشته و دارای آبشارهای متعدد است و برای تولید نیروی برق مناسب است. 4- کابل رود: از کوههای شرقی سرچشمه گرفته از وسط دو شهر مهم «کابل» و «جلال آباد» عبور کرده وارد خاک پاکستان می شود و به رود «سند» می ریزد. 5- دریای پامیر 6- کوکچه 7- فرخار 8- دریای کندوز 9- دریای خلم 10- بلخ 11- دریای بند امیر 12- دریای پنج شیر 13- دریای کند 14- دریای غربی 15- رود لوره 16- ترناک رود 17- دریای ارغنداب 18- خاش رود 19- فراه رود 20- نیزگان 21- تکاب استادن 22- شیرین تکاب 23- دریای مرغاب 24- دریای اولنگ 25- رود گز.
3 . دریاچه ها
دریاچه هایی بسیار کوچک، به نام های «آب ایستاده مقر»، «بند کجکی» »بندار عنداب»، «دق پترکان»، (در مرز ایران) ، «هامون پورک» و«دشتنمدی»دارد.

-------------------------------------------------------------------------

جغرافیایی افغانستان
  4. دشت ها
 که عموماً در شمال و شرق هستند.از جمله : 1- دشت برنگ 2-د پشت رود 3- گرمسیر 4- ریگستان 5- سیاه سنگ 6- دشت مرغو (مارگو) 7- دشت خلش 8- دشت همدم آب 9- هجده نهر 10- دشت نمدی.
ظهیرالدین بابر در سال 931 هـ. ق گفته است:
« شما از کابل طی یک روز می توانید به منطقه ای بروید که هرگز برف نمی بارد، اما ظرف دو ساعت می توانید به منطقه ای بروید که برف هرگز ذوب نمی شود. »


-------------------------------------------------------------------------
 جغرافیایی افغانستان
پایتخت و ولايات
 
پایتخت کشور: کابل
افغانستان به 34 ولایت (استان) تقسیم می گردد:
1- ولایت ارزگان به مرکز « ترین کوت » مساحت 295.29 کیلومتر مربع، جمعیت 29/295 کیلومتر مربع، جمعیت 465/000 نفر)
2- ولایت بادغیس به مرکزیت « قلعه نو » (مساحت 21/858 و 21 کیلومتر مربع جمعیت 224/000 نفر)
3- ولایت بامیان به مرکزیت «بامیان» (مساحت 17/414 کیلومتر مربع جمعیت 281/000 نفر)
4- ولایت بدخشان به مرکزیت »فیض آباد» (مساحت 47/403 کیلومتر مربع، جمعیت 521/000 نفر)
5- ولایت بغلان به مرکزیت «بغلان » (مساحت 17/109 کیلومتر مربع، جمعیت 517/000 نفر)
6- ولایت بلخ به مرکزیت «مزار شریف» (مساحت 12/593 کیلومترمربع جمعیت 610/000 نفر)
7- ولایت پروان به مرکزیت «چاریکار» (مساحت 9/399 کیلومتر مربع ، جمعیت 528/000 نفر)
8- ولایت پکتیا به مرکزیت «گردیز» (مساحت 9/581 کیلومتر مربع، جمعیت 506/000 نفر)
9- ولایت پکتیکا به مرکزیت «شرنه» (مساحت 19/336 کیلومتر مربع، جمعیت 256/000 نفر)
10- ولایت تخار به مرکزیت «تالقان» (مساحت 12/376 کیلومتر مربع جمعیت 544/000 نفر)
11- ولایت جوزجان به مرکزیت «شبرغان» (مساحت 25/553 کیلومتر مر بع، جمعیت 616/000 نفر)
12- ولایت زابل به مرکزیت «قلات» (کلات) (مساحت 17/293 کیلومتر مربع جمعیت 1888/000 نفر)
13- ولایت سمنگان به مرکزیت «آیتک» (سمنگان) (مساحت 15/565 کیلومتر مربع، جمعیت 274/000 نفر)
14- ولایت غزنی به مرکزیت «غزنی» (مساحت 23/378 کیلومتر مربع، جمعیت 676/000 نفر)
15- ولایت غور به مرکزیت «چخچران» (مساحت 38/666 کیلومتر مربع، جمعیت 354/000 نفر)
16- ولایت فاریاب به مرکزیت «میمنه» مسساحت 22/279 کیلومتر مربع جمعیت 610/000 نفر)
17- ولایت فراه به مرکزیت «فراه» (مساحت 47/788 کیلومتر مربع، جمعیت 245/000نفر)
18- ولایت قندوز به مرکزیت «قندوز» (کندز) (مساحت 7/827 کیلومتر مربع،جمعیت 583/ 000نفر)
19- ولایت قندهار به مرکزیت «قندهار» (مساحت 47/675 کیلومتر مربع جمعیت 598/000 نفر)
20- ولایت کابل به مرکزیت «کابل» (مساحت 4558 کیلومتر مربع، جمعیت 1/518/000نفر)
21- ولایت کاپیسا به مرکزیت «محمودراقی» (مساحت 1/871 کیلومت مربع جمعیت 262/000 نفر)
22- ولایت کنرها به مرکزیت «اسد آباد» (مساحت 10/479 کیلومتر مربع، جمعیت 262/000 نفر)
23- ولایت لغمان به مرکزیت مهترلام (مساحت 7210کیلومتر مربع جمعیت 325/000 نفر)
24- ولایت لوگر به مرکزیت «برهکی» (مساحت 4652 کیلومتر مربع، جمعیت 226/000 نفر)
25- ولایت ننگرهار به مرکزیت «جلال آباد» (مساحت 7616 کیلومتر مربع جمعیت 782/0000 نفر)
26- ولایت نیمروز به مرکزیت «زرنج» (مساحت 41/356 کیلومتر مربع، جمعیت 108/000نفر)
27- ولایت وردک به مرکزیت »میدان شهر« (مساحت 9023 کیلومتر مربع، جمعیت 301/000 نفر)
28- ولایت هرات به مرکزیت «هرات» (مساحت 61/315 کیلومتر مربع، جمعیت 808/000 نفر)
29- ولایت هلمند به مرکزیت «لشگرگاه» (مساحت 61/829 کیلومتر مربع، جمعیت 542/000 نفر)
30 ـ ولايت دايکندی به مرکزيت «خدير» (مساحت 6000 کیلومترمربع، جمعيت 24000 نفر)
31 ـ ولايت پنجشير به مرکزيت « بازارک»
32 ـ ولايت سرپل به مرکزيت «سرپل»
33 ـ ولايت خوست به مرکزيت « خوست»
34 ـ ولايت نورستان به مرکزيت «کامديش»

تاريخ افغانستان
پیشينهء تاريخی افغانستان
درساحه افغانستان امروز انسانها از دورهاي بسيارقديم زندگي داشتند . 
نام « افغان » درمنابع تاريخي قرن ششم ميلادي ياد شده . اين منابع تاريخي دلالت دارد كه نخستين دولت درين جا دريك هزارسال قبل ازميلاد بوجوآمد كه عبارت ازتأسيس دولت باختريا بكتري ميباشد . 
در ادوارقديم وقرون وسطي حدود افغانستان وسعت داشته، ازممالك بزرگ شرق ميانه وآسياي جنوب غربي محسوب ميشد . باختر وزمين ها سمت جنوب آن تا بحر هند ودرياي سند درسالهاي پنجصد سي ونهم وپنجصد سي ام قبل ازميلاد درقلمرو دولت هخامنشيان .2 – كوروش 3 – بوده است.  
باختريكي ازايالات مترقي امپراتوري هخامنشيان بود . ازين سرزمين راه هاي تجارتي ازآسياي ميانه وايران به هندوستان ميگذشت، درقرون چهارم – سوم قبل ازميلاد درافغانستان دين بودائي شيوع يافت . درسال 329ق م باختر را اسكندر مقدوني گشود. درقرون پنجم- ششم ميلادي هيطاليان ودرقرون هفتم – هشتم ميلادي عربها اين سرزمين را تصرف كردنــد.  
درقرن هفتم ميلادي دين اسلام دراين سرزمين اشاعه يافت وازاوايل قـرن نهم ميلادي به بعد درافـغانستان سلاله هاي طاهريان ، صفاريان و سامانيان حكمراني كردند درقرن دهم تا سيزدهم ميلادي درساحه افغانستان دولت هاي بزرگ فيودالي غزنويان ‹ پايتخت شهرغزنه › وغوريان بوجود آمده – علم ومدنيت رو به ترقي نهاد. بعد ازان مـغولهـا وتيموريان برافغانستان مسلط شدند .  
همانطوريکه گفته آمد، سرزمینی که امروز افغانستان نامیده می‌شود، تاخت و تازهای اقوام گوناگون و جهان‌گشایان و مهاجمان بی‌شماری را به یاد دارد. بخشهای گوناگونی از افغانستان طی سالهای طولانی با شاهنشاهی‌های همسایه، تاریخ مشترک داشته و یا بخشی از آنها بوده‌اند. از اقوام آریایی و شاهان هخامنشی، همچنین اسکندر، مسمانان، و مغولان تا نیروهای تحت نفوذ شوروی بر این سرزمین حکم رانده‌اند و تاریخی پرحادثه را برایش رقم زده‌اند. 
بر اساس منابع داخلی، نام کشور امروزی افغانستان، در دوره های پیش از تاریخ آریانا، پس از حمله اسکندر مقدونی باخترو در دوره اسلامی خراسان بوده است. 
احمد شاه درانی از شاهان پشتون افغانستان، در سال 1744 میلادی، نام این کشور را به طور رسمی افغانستان نامید. افغان (در لغت به معنای ناله و فغان) نامی بوده است که به اقوام پشتون گفته می شده و اکنون، به هر تبعه کشور افغانستان، افغان گفته می شود. 
قسمتی از سرزمین کنونی افغانستان،(شامل هرات) تا ۱۵۰ سال پيش بخشی از خاک ایران بود که بر پایهء پیمان پاریس و در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار از ایران جدا شد.

حكومت سدوزيي ـ پادشاهي احمدشاه
اولين دولت افغاني با تاج گذاري احمد شاه دراني در 1747 در شهر قندهار به وجود آمد و تشكيلات دولتي ودرباري را همانند نمونه هايي از حكومت ايران كه صفوي و افشاري معمول بود بنا نهاد و براي نخستين بار نام « افغانستان» در ادبيات سياسي وارد شد و اين سرزمين با اين نام معرفي شد.
 ادامه دهنده سلسله سدوزايي:
1 – تيمورشاه دراني ، بعد از احمد شاه (جون 1773 م) به اريكه قدرت نشست و پايتخت را از قندهار به كابل انتقال داده پس از مرگ تيمور شاه (1793 م) حكومت افغان دچار تزلزل و درگيري خانوادگي شد.
2 – شاه زمان
3 – شاه محمود (1801)
4 – شاه شجاع
5 – شاه محمود (بار دوم 1809 م) با سقوط شاه محمود در سال 1818 م طومار خانواده تيمور و سلسله سدوزايي بسته شد.

حكومت محمد زايي ها
جمهوريت افغانستان
2/در سال 1352 ه. ش پادشاهي در افغانستان پرونده اش بسته شد و توسط محمد داوودخان حكومت جمهوري برقرار گرديد و وي كابينه اش را اعلام كرد. اين جمهوريت در 7 ثور 1357 ساقط شد.
 دولت كودتاها
پس از 7 ثور 1357 ش افغانستان دستخوش كودتاها و جنگ شد كه به قرار ذيل است:
1) كودتاي نورمحمد تركي در هفتم ثور 1357 ش عليه جمهوريت محمد داوود خان و برقراري جمهوري دموكراتيك خلق افغانستان
2) در تاريخ 25 سنبله 1358 ش حفيظ الله امين يكي از اعضاي كابينه تركي، رژيم تركي را سقوط داده و خود به قدرت رسيد.
3) در تاريخ 6 جدي 1358 ش « ببرك كارمل» قدرت را به دست گرفت و همگام با اين «كودتا» حضور ارتش سرخ شوروي در افغانستان صورت گرفت.  
 جمهوری اسلامی
4) مورخ 14 جوزا 1361 دكتر حبيب الله مقام رهبري حزب دموكراتيك خلق افغانستان را احراز كرد.و به تاريخ 27 حمل 1371 از قدرت كناره گرفت و عبدالرحيم هاتف بعنوان كفيل رياست جمهوري برگزيده شد و پس از مدتي مورخه ماه ثور 1371( 1992 م) حكومت كمونيستي بدست مجاهديني كه عليه 24/4اين رژيم مي جنگيد، سقوط كرد و بدين ترتيب حكومت مجاهدين سركار آمدو جنگ داخلي شدت يافت. که در اين دوره نخست صبغت الله مجددی رهبر حزب محار اسلامی به صفت رئيس جمهور موقت جمهوری اسلامی افغانستان برگزيده شد و سپس برهان الدين ربانی رهبر حزب جمعيت اسلامی اين مقام را بدست آورد .

طالبان
گروه طالبان، نوامبر 1994 عيسوي ظهور كرد و پنجم نوامبر همين ماه قندهار را متصرف شد و مورخ 1996 م كابل بدست اين گروه افتاد و 27 سپتامبر 1996 دكتر نجيب الله را اعدام كرد و در تاريخ 15 اكتبر 1999 م شوراي امنيت امريكا تحريم هاي بيشتري را عليه طالبان وضع كرد. اين گروه با تلاش كشورهاي غربي در ماههاي آخر 1380 ش سقوط كرد و اداره موقت افغانستان كه حاصل مذاكرات اجلاس بن بود، روي كار آمد. رهبر گروه طالبان «‌ملامحمدعمر» بود. 
دولت انتقالي افغانستان
اداره موقت افغانستان
در پي توافقاتي كه در مذاكرات اجلاس بن بعمل مي آمد ، مورخ ثاجدي 1380 ش اداره موقت افغانستان به سرپرستي « حامد كرزي» سركار آمد و حكومت طالبان پرونده اش بسته شد. اداره موقت 6 ماهه آرام آرام لوي جرگه اضطراري را آماده كرد تا دولت انتقالي پياده شود.
دولت انتقالي افغانستان
در تاريخ جوزا 1381 ش دولت 18 ماهه افغانستان به رياست حامد كرزي روي كار آمده است. كرزي كابينه خود را اعلام كرد و اكنون حكومت مشروع و ملي افغانستان« دولت انتقالي » است كه تا استقرار دولت پايدار و دايمي به مدت 18 ماه روي كار است. 

.................... متن کامل جزوهء فرهنگ افغانستان...................
زبان و خط
ماده شانزدهم قانون اساسی افغانستان زبان‌های فارسی (در گویش رسمی و دولتی دری) و پشتو را زبان‌های رسمی افغانستان اعلام می‌کند و چنین می‌گوید: از جمله زبان‌های پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی و پشه‌ای، نورستانی، پامیری و سایر زبان‌های رایج در کشور، پشتو و دری زبان‌های رسمی دولت می‌باشند. در مناطقی که اکثریت مردم به یکی از زبان‌های ازبکی، ترکمنی، پشه‌ای، نورستانی، بلوچی و یا پامیری تکلم می‌نمایند، آن زبان علاوه بر پشتو و دری، زبان سوم رسمی می‌باشد و نحوه تطبیق آن توسط قانون تنظیم می‌گردد. دولت برای تقویت و یافتن همه زبان‌های افغانستان برنامه‌های موثر طرح و تطبیق می‌نماید. نشر مطبوعات و رسانه‌های گروهی به همه زبان‌های رایج در کشور آزاد می‌باشد.
 نامداران فرهنگی و هنری
از چهره‌های فرهنگی که در گسترهٔ جغرافیایی افغانستان زاده شده‌اند می‌توان از مولانا جلال الدین بلخی، خواجه عبدالله انصاری، انوری، عنصری بلخی، دقیقی بلخی، امام فخر رازی، ابوریحان بیرونی،عبدالقادر بیدل، امیر علیشیر نوایی، عبدالرحمن جامی، رابعه بلخی، ناصر خسرو، سنایی غزنوی، کمال الدین بهزاد، ملا فیض‌محمد کاتب، ابوعبید عبدالرحمن محمد جوزجانی، حمیدی بلخی، حنظله بادغیسی، ظهیر فاریابی، مولانا حسین واعظ کاشفی، شهیدبلخی، معروفی بلخی، ابوالموید بلخی، ابونصر فارابی، ابواسحاق فارابی، رحمان بابا، خوشحال خان ختک، ابوشکور بلخی، عشقری، میرغلام محمد غبار و خلیل الله خلیلی نام برد
 موسیقی و رقص
در افغانستان،عده ای از تاجیکها نوعی رقص گروهی بنام قرصک و عده ای از پشتونها دارای نوعی رقص گروهی هستند که بدان اتن می‌گویند.در دوره سیاه پشتونیزه کردن افغانستان هرآنچه بنوعی ربطی به قوم پشتون میداشت به آن جنبه ملی میدادند که اتن یکی از آنهاست. در موسیقی نیز افغانستان پیشنهٔ خوبی دارد.متاسفانه با بقدرت رسیدن نادر خان دیره دونی هندوستانی هجوم فرهنگ هندی در افغانستان آغاز شد و موسیقی اصیل خراسانی فدای طبله و هارمونیه هندی شد. در گذشته‌ها مردم افغانستان در نشست‌هایی که در موعد معینی برگزار می‌شده است، گردهم می‌آمدند و به بحث و بررسی دربارهٔ کتب و اشعار می‌پرداختند و در پایان این جلسات به آوازخوانی و موسیقی می‌پرداختند و از اشعار بسیار شیرین و پرمعنا استفاده می‌نمودند.

سینما

سینما در افغانستان به دلیل سه دهه جنگ پیشرفت چندانی نداشته است. در دوره طالبان سینما نیز ممنوع شد. در این دوره طالبان حتی اقدام به تخریب آثار سینمایی نیز کرد، اما در این میان برخی از این آثار به ویژه آرشیو تلویزیون ملی افغانستان به وسیله افراد هنردوست از نابودی نجات یافتند و امروز در دسترس می‌باشند.
پس از سرنگونی طالبان، سینما به پیشرفت‌هایی نایل آمد و آثار خوبی هم ارائه شد. از جمله این آثار می‌توان به فیلم «اسامه» ساخته «صدیق برمک» اشاره کرد. نخستین انیمیشن در تاریخ افغانستان پس از سرنگونی طالبان با نام «تهاجم» به کارگردانی «افشین دانش» برگرفته از طرح احمد فهیم کوه دامنی برای شرکت در جشنواره‌های بین‌المللی در سال ۱۳۸۲ ساخته شد. این انیمیشن توانست توجه و دید بیشتر داوران جشنواره را به سوی خود جلب نماید
رادیو و تلویزیوننخستین برنامهٔ رادیویی افغانستان توسط رادیو کابل در سال ۱۳۰۷ در زمان امان‌الله شاه پخش شد. تلویزیون اما در پایان حکومت سردار داوود در سال ۱۳۵۷ به میان آمد.در دوران طالبان تلویزیون، وسائل فیلمبرداری، ماهواره‌ها، سینماها، موسیقی، تئاتر و دیگر وسائل ارتباط جمعی و رسانه‌های صوتی و تصویری، همه و همه منع اعلام و تحریم گردیده بود
افغانستان هم‌اینک دارای یک سازمان رسانه‌ای ملی به نام «رادیو تلویزیون ملی افغانستان» RTA) می‌باشد. این سازمان دارای یک شبکه تلویزیونی و یک شبکه رادیویی می‌باشد. اگرچه RTA رسانه‌ای متعلق به دولت است اما طبق قوانین جدید رسانه‌ای نه دولتی و نه خصوصی، بلکه رسانه‌ای مردمی است که صرفاً هزینه‌اش را دولت تامین می‌کند.اخیرا دوباره سعی بر این است که محصولات رادیو و تلویزیون ملی افغانستان، بر اساس اصول، روش و پالیسی حکومت کارکرد داشته باشد. علاوه بر RTA رادیو و تلویزیون‌های خصوصی دیگری در افغانستان وجود دارد که شامل نزدیک به ۱۰۰ شبکه رادیویی و بیش از ۳۰ شبکه تلویزیونی می‌شود.
 رسانه‌های چاپیپیشینهٔ رسانه‌ها درافغانستان به نشر اولین روزنامه، شمس‌النهار در سال ۱۲۵۲برمی‌گردد.[۱۲] همینک چندین روزنامه در کابل و سایر ولایات افغانستان فعالیت می‌کنند. بیشتر روزنامه‌های افغانستان پس از سرنگونی طالبان روی کار آمدند.
 تعلیم و تربیه شاگردان پسر افغانستان در هنگام اشغال افغانستان توسط شوروی (دهه ۱۳۶۰) و جنگهای داخلی این کشور (دهه ۱۳۷۰)، شالوده تعلیم و تربیهء افغانستان از هم پاشید. در دورهٔ قدرت طالبان دختران خانه‌نشین شده و اجازهٔ تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره، به جای درسهای علمی مانند کیمیا و فیزیک در مدارس، بیشتر بر آموزش‌های مذهبی تاکید می‌شد. اکنون براورد می‌شود کمتر از نیمی از مکاتب افغانستان دسترسی به آب آشامیدنی داشته باشند. پس از یورش آمریکا به افغانستان در سال۱۳۸۰ و فروپاشی طالبان، با روی کار آمدن دولت انتقالی وضعیت تحصیل اندک‌اندک رو به بهبودی می‌رود، ولی با این وجود هنوز بیش از ۶۰٪ مردم افغانستان از سواد خواندن و نوشتن بی‌بهره‌اند.اکنون ۱۳ فاکولته و ۶ مرکز تربیت معلم، در سراسر افغانستان وجود دارد. در کانکور ورود به فاکولته ( دانشگاه) سال ۱۳۸۵ شمسی، ۸۰ هزار نفر شرکت کرده‌اند. براورد مسئولان این است که حدود سی هزار محصل به علت نبود امکانات از ورود به فاکولته محروم شوند.ده درصد بودجه سالانه افغانستان به امور آموزشی اختصاص دارد، که از این میان هفت درصد آن مربوط به وزارت معارف است، یک درصد مربوط به نهادهای پژوهشی و یک درصد مربوط به آموزش عالی است.

 گنج های پنهان افغانستان

افغانستان تنها کشوری که از 99% معادن خود تا هنوز استفاده نکرده است
افغانستان از نظر معادن و ذخایر زیر زمینی، کشوری غنی محسوب می شود، اما بیشتر این ذخایر بنا به مشکلات داخلی از جمله جنگ و اقتصادِ ضعیف دست نخورده باقی مانده است. به گفتۀ مقامات وزارت معادن افغانستان این کشور هنوز تنها در مورد پنج در صد از مواد معدنی و ده درصد از منابع نفت و گاز خود آگاهی دارد. تحقیقات اخیری که توسط بخش زمین شناسی سازمان فضایی آمریکا )ناسا( در مناطق مختلف افغانستان انجام شد نشان می دهد که میزان منابع زیر زمینی نفت در شمال افغانستان دوازده تا پانزده برابر و منابع گاز پنج تا شش برابر بیشتر از برآوردهای قبلی است و میزان دیگر ذخایر زیر زمینی از جمله معادن ذغال سنگ، حدود ۲۰ برابر بیشتر از مقداری است که بیش از این تخمین زده می شود.


مسئولین امور و کارشناسان مسائل اقتصادی معتقدند که استخراج معادن و ذخایر زیر زمینی، در پنج تا شش سال آینده، افغانستان را از ناحیه مصارف داخلی از کمک های خارجی بی نیاز خواهد کرد.
از آقای سید مسعود استاد اقتصاد دانشگاه کابل خواستیم که از وضعیت معادن و ذخایر زیر زمینی افغانستان معلوماتی را به ما ارائه کنند و به این سئوال پاسخ دهند که معادن و ذخایر زیر زمینی افغانستان چه نقشی می تواند در توسعه و انکشاف این کشور داشته باشد.

مسعود:(یکی از کشورهایی که تا کنون از ۹۹ درصد معادن خود استفاده نکرده است، افغانستان است. معادن در افغانستان فوق العاده زیاد است و خوش بختانه در قسمت شمال منابع نفتی و گازی خوبی داریم که ۳۶/۳ میلیون متر مکعب گاز و ۶/۳ میلیارد نفت را دارا می باشد. همچنان در مراکز مخزن ذغال سنگ و آهن داریم و در جنوب مس عینک و غیره را داریم. ما دارای معادن غنی هستیم و تمام معادن زیرزمینی ما دست نخورده باقی مانده است و سرزمین ما سرزمینی است که می توان گفت بالاترین ارزش های منطقه ای را دارا است. اگر ما به چنین ارزش ها دست یابیم و به صورت درست از آنها بهره برداری نمائیم من فکر می کنم که نقش این معادن در پیشرفت و توسعه اقتصادی افغانستان در کوتاه مدت باعث شگفتی خواهد شد. از این لحاظ من فکر می کنم که رونق چنین ارزش هایی باعث انکشاف کشور می شود. من فکر می کنم که یکی از بهترین معادنی که می تواند به حیث ماشین لوکوموتیو انکشاف اقتصادی افغانستان به حساب بیاید، همین معادن زیر زمینی است که دست نخورده باقی مانده است. ولی با توجه به اوضاع کنونی در افغانستان ما نمی توانیم به این زودی ها از معادن خود به صورت درست در جهت منافع ملی استفاده کنیم. بهترین وقت استفاده از این معادن هم اکنون است که می تواند برای توسعه اقتصادی افغانستان ماشین متحرکی باشد اما به دلیل این که دولت ظرفیت ندارد، معادن را به فروش می رساند. به عنوان مثال معادن سمنت، معادن ذغال سنگ و معادن مس عینک را در اختیار بخش خصوصی گذاشته است و معادن حاجی گک و گاز شمال هم در حال خصوصی سازی است. من فکر می کنم که اگر دولت ملی و حاکمیت ملی را به وجود بیاوریم و خارجی ها دست اندازی صریحی به معادن ما نداشته باشند و در غارت دارایی های ما بدون پرده که هم اکنون شروع کرده اند مراعات نمایند من فکر می کنم که آن زمان است که ما باید از معادن خود استفاده کنیم.)

دیدگاه های آقای فضل احمد جویا دیگر کارشناس اقتصادی افغان را در این رابطه این چنین است:
جویا: (مجموعاً تا جایی که من اطلاع دارم در افغانستان بیشتر از ۴۰۰ منبع معدنی شناسایی شده است و در حدود ۱۰۰ منبع معدنی بعد از تحقیقات وجود دارد که مورد استفاده قرار بگیرند که از این جمله مس و بخش معادن فلزات و اشیای قیمتی و سایر مواد در افغانستان وجود دارد که از طریق نهادهای مربوطه در افغانستان روی آن ها کار صورت می گیرد و وزارت معادن و صنایع طی یکی دو سال گذشته کوشش کرده است که روی این منابع کار شود که تا به حال مطالعات صورت گرفته است. آمار و ارقام نشان می دهد که زیادتر از ۱۰۰۰ منبع معدنی در افغانستان وجود دارد و اگر افغانستان توانایی داشته باشد که این معادن را استخراج و مورد بهره برداری قرار دهد ارزش بیشتر از ۵۰۰ تریلیون دلار ذخایر زیر زمینی افغانستان پیش بینی شده است که به وسیله این دارایی های خدادادی، افغانستان به پیشرفت برسد. چندی پیش قراردادی در استخراج معدن مس عینک، با یک کمپنی چینی بسته شد و حدوداً ۷/۲ میلیارد دلار در بخش سرمایه گذاری به اینجا اختصاص داده شد که اگر این منبع معدنی در آینده ای نزدیک استخراج شود در حدود ۳۰۰۰۰ نفر که ۱۰۰۰۰ نفر به شکل مستقیم و ۲۰۰۰۰ نفر به شکل غیر مستقیم فرصت های شغلی به دست خواهند آورد. سالانه حدود ۵۰۰ میلیون دلار از منابع کشور بهر برداری شود عاید دولت تنها از استخراج این معادن می تواند تأمین شود. ما به امکانات فراوانی نیاز داریم که اگر فرصت های مناسب سرمایه گذاری به وجود بیاید من مطمئن هستم که دولت از این حالت فعلی به حالت بی نیازی می رسد و امکانات و اشتغال و کار برای مردم افغانستان فراهم می شود. ما می توانیم از منابع داخلی خود سهولت های بیشتری را هم برای دولت و هم برای ملت فراهم کنیم .)

همان گونه که حتماً در جریان قرار دارید اخیراً مجلس نمایندگان افغانستان قانون نفت و گاز این کشور را در شش فصل و ۷۱ ماده تصویب کرد که مطابق آن به نهادهای خارجی که در استخراج نفت و گاز فعالیت کنند، اجازه داده می شود که شریک افغانستانی برای خود انتخاب کنند. در همین جهت سال گذشته اعلام شد که دو شرکت آمریکایی و روسی، نفت و گاز شمال افغانستان را به صورت مشترک استخراج و دو شرکت افغان با آنان همکاری خواهند کرد. این در حالی است که در دیگر پروژه های استخراج معادن زیر زمینی افغانستان به دلیل عدم توانایی دولت این کشور، استخراج این معادن به شرکت های خارجی سپرده شده که می توان قرارداد به واگذاری استخراج معادن مس عینک به یک شریک چینی اشاره کرد. با این توصیف به نظر می رسد که در آینده نیز بسیاری از معادن و منابع زیرزمینی افغانستان برای بهره برداری به شرکت های خارجی واگذار خواهد شد. این موضوع را با آقای سید مسعود استاد اقتصاد دانشگاه کابل در میان می گذاریم که آیا با واگذاری منابع زیر زمینی افغانستان بدون مطالعه دقیق به شرکت های خارجی می توان آینده روشنی را برای توسعه و انکشاف افغانستان ترسیم کرد.

مسعود: (از لحاظ کارشناسی اگر بررسی کنیم یقیناً می توان گفت که چنین چیزی نیست. ولی دولت معادن را به فروش می رساند. زیرا طبق تعهداتی که در مقابل جهان انجام داده است که تا سال ۲۰۱۳ باید عواید داخلی را تأمین کند و تا ۵ سال دیگر ۷ میلیارد دلار را در کنار ۴۴ میلیارد دلاری که جهان برایش می دهد که جمع آن به ۵۱ میلیارد دلار می رسد باید این ها آماده بسازد و از این لحاظ است که این ها تلاش می کنند که معادن را به فروش برسانند. این در حقیقت واگذاری معادن ما به سکتور خصوصی نه به منظور بالا بردن تولید و کیفیت است بلکه واگذاری این ها برای رسیدن به یک عاید است زیرا سیاست عایدی دولت مطرح است نه سیاست تولیداتی و اجتماعی دولت. از این لحاظ من فکر می کنم که چنین حرکاتی درست نیست بلکه حرکاتی است که فقط سیاست عایداتی دولت را نشان می دهد که در مقابل هم پیمانان خارجی اش نشان دهد و آن ها را وادار کنند که ۵ سال دیگر ۷ میلیارد دلار دیگر را بپردازند.)

برخی از کارشناسان علت حضور نیروهای خارجی در افغانستان را ابتدا انگیزه اقتصادی و سپس سیاسی ذکر می کنند. به گفتۀ آنان وجود معادن نفت و گاز، سنگ آهن، ذغال سنگ، مس، روی، اورانیوم، سنگ های نما و تزئینی در افغانستان باعث شده است تا در آینده نزدیک کشورهای خارجی افغانستان را ترک نکنند. از آقای جویا پرسیدیم که دولت افغانستان چه تدابیری را باید بیاندیشد که منافع ملی و مردمی این کشور مورد سوء استفاده و تعارض کشورهای فرا منطقه ای قرار نگیرد و با توجه به ثروت عظیم زیر زمینی افغانستان، این کشور همچنان با اقتصاد وابسته مواجه نباشد. در این زمینه نظر آقای جویا چنین است:

جویا: ( یقیناً اگر داوطلبی برای سرمایه گذاری روی منابع زیر زمینی افغانستان به شکل شفاف صورت بگیرد. و در این بخش ها به شکل درست سرمایه گذاری شود و به صورت شفاف ساماندهی شود می توان از این امکانات شرکت های خارجی به طور مؤثر استفاده نمود. تا جایی که ما اطلاع داریم استخراج معدن مس عینک از دو سال بدین طرف داوطلبین زیادی داشته است که بالاخره به شرکت چینی داده شد. و من فکر می کنم که نظریات و طرز تفکرات گوناگونی از سوی دانشمندان ما مطرح می شود که شروع کار است و باید با حاکمیت شفاف و صادقانه این طرح را پیش برد و شفافیت باید در سرمایه گذاری ها مطرح باشد تا مؤثر واقع شود که از این نظر عایدات زیادی نصیب مردم شود. با در نظر داشت قانون اساسی افغانستان و در نظر گرفتن منابع ملی در افغانستان و حمایت از سرمایه گذاری در افغانستان از سوی مسئولین ذی ربط می توان از این سرمایه گذاری ها به طور مطلوب استفاده نمود. باید رسیدگی دقیق صورت بگیرد و تخلف در کار نباشد و اجازه ندهند که افراد سوء استفاده های شخصی کنند من تا جایی که اطلاع دارم در رابطه با این موضوع سرمایه گذاری صورت گرفته است.)
آقای سید مسعود در این باره نظرش چنین است:

سید مسعود: (ما محتاج به حاکمیت ملی هستیم درست است که ما یک دولت انتخابی داریم، درست است که مسائل سیاسی در افغانستان در جریان است وخارجی ها آمده اند و به ما کمک می کنند ولی احتیاج به حاکمیت ملی داریم. منافع ملی بر اثر حاکمیت ملی به وجود می آید و هر حرکتی که مطابق با منافع ملی باشد به نفع کشور است و هر حرکت ملی مستلزم امنیت که باید دارای دولت سیاسی باشید تا بتوانید تصمیمی آزادانه و مستقلانه در مورد استفاده از دارائی ها بگیرید. از این لحاظ من فکر می کنم تا وقتی که ما چنین ارزش هایی را دوباره به دست نیاوریم، نمی توانیم به صورت درست از منابع خود استفاده کنیم شاید بتوانیم از فروش آن عوایدی را به دست آوریم ولی هیچ گاه نمی توانیم استفاده طویل المدت داشته باشیم. ما محتاج یک حاکمیت ملی هستیم که بتواند تمامی منافع کشور را که نیازمند هستیم تأمین نماید.)