تشویش مردم در مورد عقد پیمان با پاکستان
اینجا افغانستان است ، سرزمینی که زمانی بنام آریانای کبیر ، گاهی به نام خراسان کبیر و مدتی است که به نام افغانستان مسمی گردیده است.
تاریخ گواه آنست که آریانای کبیر پر افتخار ترین امپراطوری در منطقه بوده و خراسان نیز مهد شیران محسوب می گردیده است.
تاجائیکه میدانیم این سرزمین از بدو تاسیس اش به نام افغانستان دارای سرحدات پهناوری بوده که تا سرحد هند و ایران را دربر داشته است. اما متاسفانه باگذشت زمان و بدشانسی روزگار سرزمین پهناور افغانستان که زمانی سرحدات آن به بحر هند می رسید به این محدوده کوچک و دور از سرحد بحری و آبی منحصر گردیده است.
در همین حال گفته میشود که یکی از فاکتورهایی که باعث ایجاد اوضاع و احوال نابسامان در کشور گردیده است، همانا معضله خط دیورند بوده که سازنده چالش ها در کشور ما بوده و دولت های افغانستان را بیشتر از صدسال است که باکشور های همسایه باالخصوص پاکستان متشنج و شکننده نگهداشته و روابط دولت ها را در ادوار مختلف دچار چالش ساخته است.
در همین اوضاع و احوال که کشور ما از فعالیت های تروریستی و دهشت افگنانه گروه های مخالف دولت رنج می برد و گروه طالبان با استفاده از پناهگاه های امن در خاک پاکستان و حملات انتحاری و انفجاری آنان رنج برده و هرروز قربانی می شوند، دیده می شود که زمزمه های دررابطه به امضای پیمان استراتیژیک میان دولت های افغانستان و پاکستان بگوش می رسد؛ هرچند از همین حالا گمانه زنی های در رابطه به جهات مثبت و منفی در رابطه به عقد پیمان با کشور پاکستان که از جمله کشورهای حامی تروریزم شناخته شده است بگوش میرسد، با این وجود گفته می توانیم که داشتن روابط حسنه و دیپلوماتیک با هرکشوری بخصوص کشورهای همسایه به سود مردم و کشور ما بوده اما تشویش ملت بزرگ ما در این است که کشوری بنام پاکستان که از بدو پیدایش تا کنون هیچگونه روابط حسنه و دوستانه با دولت های افغانستان نداشته است چگونه به پیمانی که از جانب آن با دولت افغانستان امضا خواهد شد و احتمالآ روی کاغذ خواهد بود پایند خواهد بود؟
در رابطه به همین موضوع به ذهن همه مردم ما سوالات متعددی ایجاد گردیده که چگونه کشوری که در طی بیشتر از ده سال گذشته با تربیه و گسیل مخالفان به خاک افغانستان خواسته است تا دولت جمهوری اسلامی افغانستان را تضعیف نموده و به شکست مواجه سازد ،حالا به فکر پیمان دوستی و همکاری درازمدت با افغانستان گردیده است.
به همین منوال هرچه در مورد عقد این پیمان تفکر نمائیم ذهن ما با سوالات بی شماری مواجه خواهد شد که بحث روی آن در مقاله کوچک کنونی گنجایش نخواهد داشت. اما نکته اساسی اینجا است که که مرد ما افغانستان به کشوری که همواره کینه و دشمنی اش را نسبت به مردم ما پنهان نکرده و بصورت آشکارا و پنهان مانند یک دشمن علیه ما قرارگرفته، چگونه اعتماد نمایند؟
با این وجود لازم به ذکر میدانیم، در صورتیکه دولت افغانستان خواستار امضای پیمان استراتیژیک با کشور پاکستان باشد. ضرور است تا این پیمان با تضمینات معتبر جامعه جهانی و کشور های قدرتمند و دول اسلامی همراه بوده باشد، زیرا اگر در آینده دولت پاکستان از موادات پیمان چشم پوشی نماید با برخورد جدی جامعه جهانی و ضمانت کنندگان این پیمان مواجه گردد تا باشد از فریبکاری های آن کشور درآینده علیه منافع ملی کشور جلوگیری بعمل آید.
تاجائیکه میدانیم این سرزمین از بدو تاسیس اش به نام افغانستان دارای سرحدات پهناوری بوده که تا سرحد هند و ایران را دربر داشته است. اما متاسفانه باگذشت زمان و بدشانسی روزگار سرزمین پهناور افغانستان که زمانی سرحدات آن به بحر هند می رسید به این محدوده کوچک و دور از سرحد بحری و آبی منحصر گردیده است.
در همین حال گفته میشود که یکی از فاکتورهایی که باعث ایجاد اوضاع و احوال نابسامان در کشور گردیده است، همانا معضله خط دیورند بوده که سازنده چالش ها در کشور ما بوده و دولت های افغانستان را بیشتر از صدسال است که باکشور های همسایه باالخصوص پاکستان متشنج و شکننده نگهداشته و روابط دولت ها را در ادوار مختلف دچار چالش ساخته است.
در همین اوضاع و احوال که کشور ما از فعالیت های تروریستی و دهشت افگنانه گروه های مخالف دولت رنج می برد و گروه طالبان با استفاده از پناهگاه های امن در خاک پاکستان و حملات انتحاری و انفجاری آنان رنج برده و هرروز قربانی می شوند، دیده می شود که زمزمه های دررابطه به امضای پیمان استراتیژیک میان دولت های افغانستان و پاکستان بگوش می رسد؛ هرچند از همین حالا گمانه زنی های در رابطه به جهات مثبت و منفی در رابطه به عقد پیمان با کشور پاکستان که از جمله کشورهای حامی تروریزم شناخته شده است بگوش میرسد، با این وجود گفته می توانیم که داشتن روابط حسنه و دیپلوماتیک با هرکشوری بخصوص کشورهای همسایه به سود مردم و کشور ما بوده اما تشویش ملت بزرگ ما در این است که کشوری بنام پاکستان که از بدو پیدایش تا کنون هیچگونه روابط حسنه و دوستانه با دولت های افغانستان نداشته است چگونه به پیمانی که از جانب آن با دولت افغانستان امضا خواهد شد و احتمالآ روی کاغذ خواهد بود پایند خواهد بود؟
در رابطه به همین موضوع به ذهن همه مردم ما سوالات متعددی ایجاد گردیده که چگونه کشوری که در طی بیشتر از ده سال گذشته با تربیه و گسیل مخالفان به خاک افغانستان خواسته است تا دولت جمهوری اسلامی افغانستان را تضعیف نموده و به شکست مواجه سازد ،حالا به فکر پیمان دوستی و همکاری درازمدت با افغانستان گردیده است.
به همین منوال هرچه در مورد عقد این پیمان تفکر نمائیم ذهن ما با سوالات بی شماری مواجه خواهد شد که بحث روی آن در مقاله کوچک کنونی گنجایش نخواهد داشت. اما نکته اساسی اینجا است که که مرد ما افغانستان به کشوری که همواره کینه و دشمنی اش را نسبت به مردم ما پنهان نکرده و بصورت آشکارا و پنهان مانند یک دشمن علیه ما قرارگرفته، چگونه اعتماد نمایند؟
با این وجود لازم به ذکر میدانیم، در صورتیکه دولت افغانستان خواستار امضای پیمان استراتیژیک با کشور پاکستان باشد. ضرور است تا این پیمان با تضمینات معتبر جامعه جهانی و کشور های قدرتمند و دول اسلامی همراه بوده باشد، زیرا اگر در آینده دولت پاکستان از موادات پیمان چشم پوشی نماید با برخورد جدی جامعه جهانی و ضمانت کنندگان این پیمان مواجه گردد تا باشد از فریبکاری های آن کشور درآینده علیه منافع ملی کشور جلوگیری بعمل آید.
تیرباران دو فرزند پولیس در برابر چشمان پدر!
شکایت یک سرباز غرنی از بی پروایی مقامات در پی کشته شدن دو فرزندش توسط طالبان!
یک سرباز پولیس که طالبان دو فرزندش را در ولایت غزنی در برابر چشمانش کشتند از بی پروایی مقامات غزنی در برابر این رویداد سخت شکایت می کند.
به گزارش طلوع، وی می گوید: طالبان به او چند بار هشدار داده بودند که از کار سربازی دست بکشد، اما پس از آنکه او به هشدار طالبان توجه نکرد طالبان دو فرزندش را در برابر چشمانش تیر باران کردند.
وی می گوید: طالبان مغایر آموزه های دین دختر 4 ساله و پسر 18 ساله مرا به شهادت رساندند و تا کنون والی غزنی در این مورد از وی هیچ سراغی نگرفته و می گوید: اگر مقامات از یک مجاهد خود سراغی نگیرند از احوال مردم خود دیگر چه می دانند؟
یک سرباز پولیس که طالبان دو فرزندش را در ولایت غزنی در برابر چشمانش کشتند از بی پروایی مقامات غزنی در برابر این رویداد سخت شکایت می کند.
به گزارش طلوع، وی می گوید: طالبان به او چند بار هشدار داده بودند که از کار سربازی دست بکشد، اما پس از آنکه او به هشدار طالبان توجه نکرد طالبان دو فرزندش را در برابر چشمانش تیر باران کردند.
وی می گوید: طالبان مغایر آموزه های دین دختر 4 ساله و پسر 18 ساله مرا به شهادت رساندند و تا کنون والی غزنی در این مورد از وی هیچ سراغی نگرفته و می گوید: اگر مقامات از یک مجاهد خود سراغی نگیرند از احوال مردم خود دیگر چه می دانند؟
احتمال افزایش ۵۰ درصدی بهای بلیط هواپیما در ایران
رئيس سازمان هواپیمایی کشوری ایران روز پنجشنبه (۲۰ مهر / ۱۱ اکتبر) از گفتوگو برای افزایش ۵۰ درصدی نرخ بلیتهای خارجی و داخلی هواپیما خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، کاپیتان حمیدرضا پهلوانی گفت: «با توجه به افزایش هزینههای شرکتهای هواپیمایی با افزایش قیمت نرخ ارز مذاکراتی را برای تعیین قیمت بلیت داخلی و خارجی داشتیم که تا دو هفته آینده اعلام میشود.»
رئيس سازمان هواپیمایی کشوری با بیان اینکه با توجه به تغییرات نرخ ارز نرخگذاری مجدد "اجتنابناپذیر" است افزود: «تلاش داریم در یک ساختار مشخص اگر نرخ سوخت هواپیما با نرخ ۲۰۰ تومان ثابت بماند قیمت بلیط هواپیما حدود ۵۰ درصد افزایش پیدا کند.»
وی مهمترین عامل برای تعیین قیمت بلیت هواپیما را نرخ ارز خواند.
برنامه اسکان مجدد آلمان برای پناهجویان !
برای بسیاری مهاجران رسیدن به اروپا به یک خیال و رویا می ماند. شمار زیادی در جستجوی یک پناهگاه به کام مرگ می روند که این بیشتر برای بزرگ سالان، زنان و کودکان صادق است. تنها در سال 2010، شمار پناهجویانی که می خواستند بحیره مدیترانه را عبور کنند و در این راه جان سپردند، به 1500 نفر می رسید.
به گزارش دویچه وله دری ، اندریا کوتن از سازمان غیردولتی "پرو اسیل" که برای حمایت از پناهجویان کار می کند، می گوید: «برای سال ها آلمان به خاطر مسوولیت های بین المللی اش در برابر سیاست مهاجران زیر فشار قرار می گرفت که انسان ها را با رنج های شان تنها می گذارد. بنابراین، ما می توانیم از فیصله وزیر داخله برای مشارکت در برنامه اسکان مجدد به گرم ترین شکل استقبال کنیم».
برنامه اسکان مجدد آلمان
اسکان مجدد در سیاست مهاجران جمهوری فدرالی آلمان یک برنامه کاملاً نو است. کسانی که مشمول برنامه اسکان مجدد می شوند از اردوگاه های مهاجران در ترکیه یا تونس گرفته شده و مستقیماً به آلمان آورده می شوند. آنها اجازه دارند در این جا باقی بمانند. این باقی ماندن کاملاً قانونی و طبعاً برای همیشه است.
البته بار اول در سال 2011 بود که آلمان شامل یک همکاری الزام آور گردید. اوه شونه مان، وزیر داخله ایالت نیدرزاکسن در حاشیه یک ملاقات ویژه گفت: «سازمان مهاجران ملل متحد باید ما را یک شریک قابل اعتماد بشمارد. بنابراین ما، وزرای داخله 16 ایالت آلمان، سالانه پذیرش دایمی 300 پناهجو را قبول کردیم».
روز سه شنبه (18 میزان 1391/ 9 اکتوبر 2012) میدان هوایی هانوور، ورود 150 زن، مرد و کودک عراقی را خیر مقدم گفت که برای این برنامه پناهجویان انتخاب شده بودند. مطابق به معیارهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، این پناهجویان عراقی به طور خاص نیاز به حمایت داشتند. یک کمیسون آلمانی بعد از ارزیابی های بسیار جدی چنین تصمیمی گرفت. اکنون برای این «انتخاب شدگان» زندگی نو آغاز شده است، زندگی توام با صلح و امنیت.
چشم اندازها در یک کشور بیگانه
اکثر این نوواردان هنگام آخرین جنگ های عراق به ترکیه فرار کرده بودند. برگشت آنها به کشور، به مثابه اعضای اقلیت مذهبی آسوری ها و کلدانی ها، ممکن نیست. ترکیه کمتر می تواند در برابر جریان قوی مهاجران تاب بیاورد. 50000 مهاجر سالانه از مناطق جنگی و جنگزده آسیا و افریقا برای رفع نیازهای عاجل شان به ترکیه می روند.
اندریا کوتن می گوید: «بسیاری آدم ها صرف برای یک ماه پناه نمی جویند، بلکه برای سال ها به این کار روی می آورند و آنهم بدون هرگونه امنیت حقوقی. چیزی نادری نیست که در این اردوگاه های پناهندگان کودکانی به دنیا می آیند. باید به چنین خانواده هایی چشم انداز زندگی را پیشکش نمود».
چشم انداز زندگی در یک کشور خارجی، کار ساده ای نیست. درعین زمان آلمان نیز چنین تجربه ای دارد. بین سال های 2009 و 2010 جمهوری فدرالی آلمان در یک مورد خاص قراردادی برای 2500 مهاجر عراقی بست. آنها نیز باید برای همیشه در آلمان باقی می ماندند. با این هم بسیاری آنها با رسیدن به این وطن جدید شان تا امروز به مشکلات مواجه اند. مشکلات زبانی و بی کاری همچون موانعی بر سر راه ادعام موفقانه آنها قرار گرفته اند.
کورس زبان و اجازه کار
سیاست گذاران از این تجارب اطلاع دارند. وزیر داخله نیدرزاکسن در صحبتی با دویچه وله اطمینان داد که «ما مطمین هستیم که کمک ها جهت ادغام شدن مهاجران عراقی موثر واقع می شوند». قبلاً تدابیری گرفته شده است تا مهاجران را برای زندگی در کشور جدید شان آماده سازد. مددگاران اجتماعی آلمانی در ترکیه سفر کرده اند تا به پناهجویان در آنجا در مورد آینده آنها در آلمان صحبت کنند و نخستین جملات آلمانی را با آنها تکرار کنند.
پناهجویان عراقی که اکنون در «اردوگاه مرزی فردیناند» به سر می برند، دو هفته را در آنجا می گذرانند. پس از آن در مناطقی مانند ایالت هسن، بایرن، براندنبورگ، راینلند فالس، زاکسن و زاکسن انهالت می آیند تا آموزش های حرفه یی و شهادتنامه های آنها در آلمان به رسمیت شناخته شود و به زودی به کار استخدام گردند. این مهاجران باید در موقعیتی قرار بگیرند که پول مخارج شان را پیدا کنند . قرار است آنها به طور دایمی در آلمان بمانند.
اندریا کوتن به این نظر است که سرانجام ادغام موفقانه این پناهجویان بستگی به حمایت از آنها دارد، به طور مثال «آیا مردم در مورد اداره های کاریابی، در مورد این که مهاجران بلافاصله در آلمان کار کرده می توانند به آنها اطلاع می دهند. زیرا ادغام در عین زمان تنها در بازار کار ممکن شده می تواند».
تجارب آلمان از اسکان مجدد در مراحل کاملاً آغازین آن می باشد. در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی، جمهوری فدرالی آلمان به پناهجویان کمتر حق اقامت دایمی می دهند. به طور مثال سویدن سالانه 1800 پناهگزین را می پذیرد که شش چند قبولی پناهجویان در آلمان است.
به گزارش دویچه وله دری ، اندریا کوتن از سازمان غیردولتی "پرو اسیل" که برای حمایت از پناهجویان کار می کند، می گوید: «برای سال ها آلمان به خاطر مسوولیت های بین المللی اش در برابر سیاست مهاجران زیر فشار قرار می گرفت که انسان ها را با رنج های شان تنها می گذارد. بنابراین، ما می توانیم از فیصله وزیر داخله برای مشارکت در برنامه اسکان مجدد به گرم ترین شکل استقبال کنیم».
برنامه اسکان مجدد آلمان
اسکان مجدد در سیاست مهاجران جمهوری فدرالی آلمان یک برنامه کاملاً نو است. کسانی که مشمول برنامه اسکان مجدد می شوند از اردوگاه های مهاجران در ترکیه یا تونس گرفته شده و مستقیماً به آلمان آورده می شوند. آنها اجازه دارند در این جا باقی بمانند. این باقی ماندن کاملاً قانونی و طبعاً برای همیشه است.
البته بار اول در سال 2011 بود که آلمان شامل یک همکاری الزام آور گردید. اوه شونه مان، وزیر داخله ایالت نیدرزاکسن در حاشیه یک ملاقات ویژه گفت: «سازمان مهاجران ملل متحد باید ما را یک شریک قابل اعتماد بشمارد. بنابراین ما، وزرای داخله 16 ایالت آلمان، سالانه پذیرش دایمی 300 پناهجو را قبول کردیم».
روز سه شنبه (18 میزان 1391/ 9 اکتوبر 2012) میدان هوایی هانوور، ورود 150 زن، مرد و کودک عراقی را خیر مقدم گفت که برای این برنامه پناهجویان انتخاب شده بودند. مطابق به معیارهای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، این پناهجویان عراقی به طور خاص نیاز به حمایت داشتند. یک کمیسون آلمانی بعد از ارزیابی های بسیار جدی چنین تصمیمی گرفت. اکنون برای این «انتخاب شدگان» زندگی نو آغاز شده است، زندگی توام با صلح و امنیت.
چشم اندازها در یک کشور بیگانه
اکثر این نوواردان هنگام آخرین جنگ های عراق به ترکیه فرار کرده بودند. برگشت آنها به کشور، به مثابه اعضای اقلیت مذهبی آسوری ها و کلدانی ها، ممکن نیست. ترکیه کمتر می تواند در برابر جریان قوی مهاجران تاب بیاورد. 50000 مهاجر سالانه از مناطق جنگی و جنگزده آسیا و افریقا برای رفع نیازهای عاجل شان به ترکیه می روند.
اندریا کوتن می گوید: «بسیاری آدم ها صرف برای یک ماه پناه نمی جویند، بلکه برای سال ها به این کار روی می آورند و آنهم بدون هرگونه امنیت حقوقی. چیزی نادری نیست که در این اردوگاه های پناهندگان کودکانی به دنیا می آیند. باید به چنین خانواده هایی چشم انداز زندگی را پیشکش نمود».
چشم انداز زندگی در یک کشور خارجی، کار ساده ای نیست. درعین زمان آلمان نیز چنین تجربه ای دارد. بین سال های 2009 و 2010 جمهوری فدرالی آلمان در یک مورد خاص قراردادی برای 2500 مهاجر عراقی بست. آنها نیز باید برای همیشه در آلمان باقی می ماندند. با این هم بسیاری آنها با رسیدن به این وطن جدید شان تا امروز به مشکلات مواجه اند. مشکلات زبانی و بی کاری همچون موانعی بر سر راه ادعام موفقانه آنها قرار گرفته اند.
کورس زبان و اجازه کار
سیاست گذاران از این تجارب اطلاع دارند. وزیر داخله نیدرزاکسن در صحبتی با دویچه وله اطمینان داد که «ما مطمین هستیم که کمک ها جهت ادغام شدن مهاجران عراقی موثر واقع می شوند». قبلاً تدابیری گرفته شده است تا مهاجران را برای زندگی در کشور جدید شان آماده سازد. مددگاران اجتماعی آلمانی در ترکیه سفر کرده اند تا به پناهجویان در آنجا در مورد آینده آنها در آلمان صحبت کنند و نخستین جملات آلمانی را با آنها تکرار کنند.
پناهجویان عراقی که اکنون در «اردوگاه مرزی فردیناند» به سر می برند، دو هفته را در آنجا می گذرانند. پس از آن در مناطقی مانند ایالت هسن، بایرن، براندنبورگ، راینلند فالس، زاکسن و زاکسن انهالت می آیند تا آموزش های حرفه یی و شهادتنامه های آنها در آلمان به رسمیت شناخته شود و به زودی به کار استخدام گردند. این مهاجران باید در موقعیتی قرار بگیرند که پول مخارج شان را پیدا کنند . قرار است آنها به طور دایمی در آلمان بمانند.
اندریا کوتن به این نظر است که سرانجام ادغام موفقانه این پناهجویان بستگی به حمایت از آنها دارد، به طور مثال «آیا مردم در مورد اداره های کاریابی، در مورد این که مهاجران بلافاصله در آلمان کار کرده می توانند به آنها اطلاع می دهند. زیرا ادغام در عین زمان تنها در بازار کار ممکن شده می تواند».
تجارب آلمان از اسکان مجدد در مراحل کاملاً آغازین آن می باشد. در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی، جمهوری فدرالی آلمان به پناهجویان کمتر حق اقامت دایمی می دهند. به طور مثال سویدن سالانه 1800 پناهگزین را می پذیرد که شش چند قبولی پناهجویان در آلمان است.
یانکوبیش: جامعه جهانی در قبال افغانستان تعهدی جدی دارد
یک روز پس از انتشار گزارش گروه بینالمللی بحران در مورد احتمال سقوط دولت افغانستان پس از خروج نیروهای بینالمللی در سال 2014، فرستادهی خاص سرمنشی سازمان ملل متحد در افغانستان میگوید که جامعه جهانی، کمکهایش را به افغانستان در سال 2014 ادامه میدهد و در این زمینه، تعهدی قوی وجود دارد.
یانکوبیش که روز سهشنبه، هجدهم میزان، در مورد آخرین سفرش به نیویارک و ارایه گزارشی در مورد اوضاع افغانستان در شورای امنیت سازمان ملل متحد، به خبرنگاران در کابل توضیح میداد، خطر سقوط دولت افغانستان پس از خروج نیروهای بینالمللی از کشور را بهشدت رد کرد. فرستادهی خاص سرمنشی سازمان ملل متحد در افغانستان گفت: «این وظیفه هر تحلیلگر است که وضعیت را به تحلیل بگیرد... اما من امروز کنفرانس خبری خود را با بیان سخنان تشویقکننده شروع کردم. این همان تعهد قوی جامعه جهانی نسبت به افغانستان است. البته نه براساس این اظهارات که احتمالا دولت افغانستان بعد از سال 2014 سقوط بکند، برعکس براساس اینکه افغانستان قادر خواهد بود با این مشکلات مقابله بکند.»
فرستادهی خاص سرمنشی سازمان ملل در افغانستان، در حالی از تعهد قوی جامعه جهانی در قبال افغانستان خبر میدهد که گروه بینالمللی بحران روز دوشنبه، با انتشار گزارشی، گفته بود در صورتیکه اقدامات جدی رویدست گرفته نشود، دولت افغانستان پس از خروج نیروهای بینالمللی از کشور، سقوط میکند. در این گزارش بر اقدامات پیشگیرانه در مورد جلوگیری از تقلب در انتخابات آیندهی ریاستجمهوری و مدیریت درست مشکلات در کشور بهمنظور جلوگیری از سقوط دولت افغانستان، تاکید شده است.
در همین حال، یانکوبیش میگوید که مشکلات دولت افغانستان پس از خروج نیروهای بینالمللی از این کشور، نسبت به زمان حاضر بیشتر خواهد شد؛ اما انتظار میرود که دولت بتواند بر این مشکلات فایق آید. آقای کوبیش تاکید کرد که جامعه جهانی در حل مشکلات افغانستان، دولت این کشور را کمک میکند و در این زمینه، تعهد کرده است.
او همچنین گفت که در سفرش به نیویارک، با اعضای شورای امنیت سازمان ملل در مورد حمایت جامعه جهانی از افغانستان، گفتگوهای زیادی داشته و در هر یک از این گفتگوها، به حمایت از افغانستان تعهدی جدی صورت گرفته است. فرستادهی خاص سرمنشی سازمان ملل گفت: «پیام عمده و اساسیای که از جریان جلسات خود و هم از شورای امنیت سازمان ملل متحد دریافت کردم، همانا حمایت قوی و تعهد قوی نسبت به افغانستان است و این قویترین پیامی بود که من با خود آوردم.»
حمایت از انتخابات آزاد
گرچند گروه بینالمللی بحران در گزارش خود، در باره انتخابات ریاستجمهوری آینده افغانستان، گفته است که مانند انتخابات سال 2009 با تقلبهایی گسترده همراه خواهد بود، اما فرستادهی خاص سرمنشی سازمان ملل در افغانستان، از تلاشهایی که اخیرا از سوی نهادهای مدنی و احزاب سیاسی برای برگزاری انتخابات بهتر شروع شده، ابراز خوشبینی کرد. یانکوبیش گفت که عمدهترین مساله برای برگزاری انتخابات بهتر، اصلاح قانون انتخابات و قانون تشکیل و صلاحیتهای کمیسیون مستقل انتخابات است. او همچنین گفت که توزیع تذکرههای الکترونیکی میتواند به بهبود روند انتخابات کمک کند.
فرستادهی خاص سرمنشی سازمان ملل متحد در افغانستان افزود که جامعه جهانی نیز از انتخابات ریاستجمهوری این کشور حمایت میکند. او تاکید کرد که جامعه جهانی از انتخابات دموکراتیک و آزاد حمایت میکند. آقای یانکوبیش گفت: «من که به نمایندگی از جامعه جهانی هم صحبت میکنم، هدف این است که بهجز از کمک به یک افغانستان دموکراتیک دیگر هدفی وجود ندارد. ما میخواهیم از لحاظ مالی و سیاسی از انتخابات آزاد و دموکراتیک در افغانستان حمایت بکنیم.»
سومین دور انتخابات ریاستجمهوری افغانستان قرار است در بهار سال 1393 خورشیدی برگزار شود. گرچند برخی از گروهها و احزاب سیاسی از احتمال دخالت حکومت در روند انتخابات و تغییر تاریخ برگزاری آن شدیدا ابراز نگرانی کرده بودند، اما اخیرا حامد کرزی رییسجمهور کشور اطمینان داد که انتخابات آینده، بهموقع برگزار میشود و همچنین حکومت هیچ دخالتی در آن نمیکند.
افغانستان پس از سقوط رژیم طالبان در سال 2001 تاکنون، دو مرحله انتخابات ریاستجمهوری و دو مرحله دیگر انتخابات پارلمانی را پشت سر گذاشته است. انتخاباتهای گذشته با تلقبهای گسترده و نارساییهای زیادی همراه بودند. اما برای برگزاری سومین دور انتخابات ریاستجمهوری در افغانستان، اکنون نهادهای مدنی و احزاب سیاسی تلاشهای گستردهای را بهمنظور اصلاح قوانین و نظام انتخابات راهاندازی کردهاند. با اینحال، انتظار میرود که با اصلاح قوانین و بهبود اوضاع، انتخابات آیندهی ریاستجمهوری با جنجالهای کمتری همراه باشد.
هنوز هم 64 درصد دختران زیر سن 18 سال به عروسی مجبور می شوند
صندوق وجهی سازمان ملل متحد برای اطفال یا یونسف می گوید که هنوز هم 64 درصد دختران زیر سن 18 ساله در افغانستان به عروسی مجبور می شوند.
این سازمان به روز پنجشنبه طی نشر اعلامیهء به مناسبت روز بین المللی دختر خورد سال، از وضعیت دختران زیر سن در این کشور اظهار نگرانی کرده است.
در عین حال برخی از فعالان حقوق زن با تایید این مشکل از حکومت افغانستان می خواهند تا برای جلوگیری از این کار قوانین شدید را وضع و آن را عملی کند.